..

پایان 7 ماهگی

  صدرای من یک ماه گذشت و شما بزرگتر شدی. برای کنترلهای پایان هفت ماهگی رفتیم پیش خانم دکتر. شما در پایان هفت ماهگی با این اندازه ها بودی : دور سر 46 * قد 72 * وزن 9 کیلو و 720 گرم. قربونت برم نرماله نرمال بودی. تنها مشکل شیطنت ها و شلوغی های افراطی شما بود که یکجا بند نمیشی و اذیت میشی و اذیت میکنی. طوری که ما متعجب میمونیم که این انرژی رو از کجا میگیری شما؟ شلوغی های شما طوریه که مامان جون که قبل از شما 3 تا نوه بزرگ کرده (به دلیل شاغل بودن خاله آزاده و خاله آرزو) در مقابل شما وشما کم میاره و میگه واسه نگه داشتن صدرا , 2 نفر لازمه. خودتو از بغلمون...
9 مرداد 1392

صدرا و مامان مهسا

  عزیزدلم نمیدونم از کجا شروع کنم!؟آخه وقتی یه مدت برات نمینویسم کلی حرف و اتفاق پیش میاد واسه تعریف کردن. کوچولوی من,وقتی لپ تاپ رفت تعمیر طبیعتا اون ساعتهایی که نی نی سایت بودم بیکار شدم و از بی حوصلگی کار به جایی رسید که نمیزاشتم بخوابی تا باهات بازی کنم و حوصلم سر نره. صدرایی,تا قبل از بدنیا اومدن شما من خیلی بیرون میرفتم.طوری که خاله مرضیه میگفت ساک بیمارستانت رو بزار تو ماشین.چون تو که اینقدر بیرونی حتما تو ماشین زایمان میکنی. دیگه کار به جایی رسیده بود که صندلی ماشین جا نداشت بره عقب تا شکمم جا بشه پشت فرمان. ولی از وقتی که شما بدنیا اومدی دیگه ...
9 مرداد 1392

بالاخره اومدیم

  پسمل نازم سلام خوبی عشقم؟  خوشگلم غیبت ایندفعه من خیلی طولانی شد که اونم دلیل اصلیش   نبودن لپ تاپ بود که دلیلشم خودت بهتر میدونی. البته چند روزی میشه که لپ تاپ از تعمیر اومده ولی به دلایلی که بهت   کامل توضیح میدم نمیتونستم بیام سراغ وبلاگت. امیدوارم که از دستم ناراحت نباشی.   ...
9 مرداد 1392

دلیل غیبت جند روزه

  پسرم من با عجله برات مینویسم تا بگم که چرا چند روزه نیستم. شما جمعه هفته قبل لطف کردی و شیرت رو روی لپ تاپ من بدبخت   بالا آوردی و لپ تاپ الان رفته تعمیر. اگه خدا بخواد تا دوشنبه درست میشه.اونم با 150/200 تومان هزینه   تعمیر. پسرم آخه جا قحط بود واسه بالا آورن؟ الانم با کامپیوتر عمه زهرا اومدم وبلاگت. انشالله اتفاقات این مدت رو حتما برات مینویسم. راستی صدرا جون,رو لپ تاپ بالا آوردی؟هزینه گذتشتی رو   دستمون؟فـــــدای ســـــرت عاشقتم ...
27 تير 1392

مورد علاقه های پسرم

  پسرم می خوام لیست کارهایی رو که انجحام میدی بنویسم واست.     کتابهای مورد علاقه ات : شیمو - حیوانات وحشی-می می نی       شعرهای مورد علاقه ات: آهویی دارم خوشگله ... - یه اسبی دارم خیلی قشنگه ...     بازی ها: تاب تاب خمیر - ورزش 1.2.3 -دالی بازی -مورچه مورچه     ماساژ دادن و خاروندن بدنت بخصوص کمرت     اسباب بازی ای مورده علاقه: تلفنی کچه برات تازه خریدم - روباه نارنجی - خرس موزیکال تخت پارکت     سی دی هایی که واست خریدم :موزیکال المو-مجموعه حسنی     کاتون های مو...
22 تير 1392

عکس با شرح

  پسرم خوابیده ... سووووووووس.......     فدای نگاهت بشم من....   پسرم دوست داره جای بلند بشینه تا به همه جا دید داشته باشه خخخخخخخخخخخخخخخخ ...... خونه چه مرتبه هزار ماشالله .....   مامانی بوی غذای سوخته میاد دماغتو گرفتی؟   داشتم ازت عکس میگرفتم که اومدی ولو شدی روی من که دوربین رو ازم بگیری. این قیافه واسه چیه دیگه فدات شم؟؟؟   به به به ... پس از طعم بند دوربین خوشت نیومده واسه همین این شکلی شدی!   پسرم کتابخون شده ...   خنده های پسرم وقتی باهاش بازی میکنم. ...
22 تير 1392

کوتاه نوشت ...

  صدرای من امروز شما یه لطف بزرگ کردی که شیرت رو بالا آوردی رو لپ تاپ منه بیچاره.یه لحظه که دیدم همه جای لپ تاپ کثیف شده و حتی تا زیر دکمه ها رفته داشتم دیوونه می شدم بخدا. بعد از پاک کردن لپ تاپ تازه به فکر سلامت لپ تاپ افتادم.فلش نشانگر موس تکون نمیخورد و الکی تایپ میشد و صدای بیب بیب میومد از لپ تاپ. خلاصه تا دیدم اینجوریاست زود به پسرخاله جون زنگ زدم تا بیاد واسه تعمیر لپ تاپ که زود خودشو رسوند و شکرخدا درستش کرد. دستش درد نکنه. خطر رفع شد.     ...
22 تير 1392

این چند روزا ...

خوشگل مامانی... الهی من فدات بشم که اینقدر شیرینی. از وقتی وارد 7 ماهگی شدی حس میکنم خیلی رفتارات تغییر کرده و بزرگتر شدی. تند تند سینه خیز میری اینور اونور.چند روز پیش زانو بندت رو بستم به پات تا زانوهات رو فرش مالیده نشه اذیت بشی ولی وقتی تو آشپزخونه بودم دیدم بابایی در آورده زانوبندت رو.چون هزارماشالله پاهات تپله و زانو بند اذیتت میکرد و بابایی از دلش نیومده بود اذیت بشی. خوشگلم خیلی شیطون شدی.بغل نمیمونی.تو روروئک نمیشینی.تو کریر نمیشینی.دوست داری ولت کنیم زمین باشی.اونم ایستاده نه خوابیده.وقتی از دستات میگیریم تا سرپا واستی همچین ذوق میکنی که دلم آب می...
22 تير 1392

اعتراف و طلب بخشش

  مامانی ببخشید توروخدا الان یهو زانوم خورد به تخت پارکت و یه تکونی خورد.البته چون خواب شبانه شما همیشه سنگینه.بیدار نشدی شرمنده جیگرم. یادت باشه بعدا بخاطر این اتفاق تنبیه بکنی منو و یه بوووس خوشگل بهم بدی.(چه تنبیهی شوووود ...!!!) بای بای کوچولو ...
19 تير 1392

عکسای خوشگل از یه پسر خوشگل

  صدراجون شما علاقه زیادی به این روباه نمایشی داری.هر روز حداقل 2 بار من و این آقا روباه واسه شما شعرهای قشنگ میخونیم و شما از خنده ریسه میری الهی فدات بشم من.   پسرم سرلاک خورده مثلا .... هههههههه   جنگ من با صدرا.من میخوام عکس بندازم...صدرا هم میخواد دوربین رو ازم بگیره.   تا الان همش رجز میخوندیم واسه هم.از اینجا به بعد دیگه جنگ شروع میشه.   یه لگد خوشگل از فک مامانی که عکس لحظه ای که من لگد رو نوش جان میکنم اینجوری در میاد طبیعتا!   شما ببینین قدرت لگد پسرمو که دوربین از طرف صدرا پیچید به تخت ...
17 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به .. می باشد