مامان مسافر
صدرای من
میدونم چند وقته خیلی کم کاری میکنم در مورد وبلاگ تو گل پسرم.
آخه بعد این همه فشار کار خونه و اسباب کشی و ... 2 روز رفتم تهران واسه سفر کاری.
شنبه شب رفتم و سه شنبه صبح یعنی امروز برگشتم.
وای صدرا جون خیلی خسته و داغونم الان.چشمام داره بسته میشه.تنها خوشحالیم اینه که تو فرصت خالی که داشتم واسه تو گل پسرم و بابایی خرید کردم و کادوی روز مادر مامان جون و عزیز رو هم خریدم.
مامانی چند وقته ازت عکس نمیزارم چون دوربین دست خاله مرضیه بود و شنبه بهم داد دوربین رو که منم رفتم تهران.موند سر فرصت کلی ازت عکس بندازم تا بزارم تو وبلاگت خاله ها ببینن.
الان باز اونقدر خسته ام که حال ندارم نوشته رو شکلک بارون کنم.
فدای تو عزیزم بشم که درکم میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی