..

اولین چهارشنبه سوری گل پسرم

1392/1/7 7:21
نویسنده : مهسا عیب پوش
1,368 بازدید
اشتراک گذاری

نی نی تپل من

امسال اولین چهارشنبه سوری بود که شما تو زندگی من و بابایی بودی. هرچند که شما چیزی از چهارشنبه سوری متوجه نشدی. چون خونه مامان جون بودی و من و بابایی کارخونه دوست بابایی بودیم.

چون هوا سرد بود مامان جون گفت صدرا رو نبرین تا اوفی نشه و تو موندی خونه مامان جون و باباجون.

مامانی نمیخوام از مکانی که تو نبودی خاطره تعریف کنم.ولی فقط اینو میگم که خیلی خوش گذشت به ما.کلی نای نای کردیم و خوش گذروندیم.یادگاری اون شب هم واسه من یه سرماخوردگیه خوشگل و مامانی موند که هنوز دارم فس فس میکنم.

چیز جالبی که بود شوخی مامان جون با ما بود.من زنگ زدم حالتو بپرسم که مامان جون گفت:صدرا خوبه.فقط فشارش پایین اومده.دست و پاهاش یخ کرده.

من با نگرانی پرسیدم:وا... چرا؟

مامان جون هم با خنده گفت:آخه میگه مامان و بابام منو نبردن.ترقه هم نخریدن واسم که برم تو کوجه بندازم ...

وااای مامانی نگو.....مردم از خنده با این حرف مامان جون.آخه این حرفو با لحن بچه گونه گفت و خیلی با نمک بود لحنش.

الهی من فدات بشم که فشارت پایین اومده.مامانی باور کن جای مناسب برای شما نبود.وگرنه حتما میبردمت.

چهارشنبه سوریت مبارک باشه فندقم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

محمد کچل
7 فروردین 92 11:46
پهلون خاله ببین چه مامان بدی داری تو رو نبرده فدات شم میومدی خونه خاله خودم برات ترقه هم میخریدم عشق خاله
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به .. می باشد