الهی فدای تو بشم من
پسر نازم ... عشقم.... تنها بهونه من برای زندگی...
گاهی اوقات فکر میکنم همه اینا خوابه و یه روز از خواب بیدار میشم و میبینم تو پیشم نیستی.
دیروز به بابایی گفتم میگن چیزای قشنگ عمرشون کمه و زود تموم میشه.نکنه این خوشبختی ما هم تموم بشه؟
بابایی تو جواب این حرف من یه لبخند خوگشل زد و گفت مطمئن باش خوشبختی ما همیشگیه.
ای خدا.... این خوشبختی رو از من نگیر.پسر نازم.... همسر مهربونم... من بدون این دو مرد زندگیم میمیرم.
پسرم من حتی نمیتونم تصور کنم یه روز بدون تو یا بابایی باشم.
من عاشق هر دو شما هستم.
ب.ن: پسرم قرمزی بالای چشمت فکرمو خیلی مشغول کرده بود که دکترت گفت طول میکشه درست بشه و همه گفتن از انار خوردن زیاده که وقتی تو شکمم بودی پرخوری کردم تو انار خوردن.دکترت خیالم رو راحت کرد و دیگه نگران نیستم.
عشقم صدرا جون تو بغلم خوابید.قربون پیشبند شیری و کثیفت برم.