..

ای وااااای....

1391/10/23 23:25
نویسنده : مهسا عیب پوش
226 بازدید
اشتراک گذاری

ای خدا.... پسرم از دیروز تو دستگاه هستی و من از دور نگاهت میکنم و غصه میخورم.

حتی نمیتونم بغلت کنم و بهت شیر بدم. چون باید زودتر بری تو دستگاهت.

از خدا میخوام فردا که میری پیش دکترت, آقای دکتر بهمون خبرای خوب خوب بده و بگه که به دستگاه نیاز نداری دیگه.

بابایی که از من ناراحت تره. هی میاد بالا سرت نگات میکنه و وقتی گریه میکنی دلش پر میزنه و مشخصه که خیلی ناراحته.

مامانی این عکسو تو دستگاه ازت انداختم. ببین هزار ماشالله چقدر ناز نازی هستی....

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

الهام
18 دی 91 13:33
سلام مهسا جونم خاله الهی فداش شه بخدا خیلی ناراحت شدم یاد پسملی خودم افتادم ایشاالله زود زود خوب میشه عشقم
پويا
18 دی 91 16:06
سلووم .... خوبين شما؟ صدرا جون يه كم ديگه طاقت بياري تمومه به اميد خدا خيلي زود خوب ميشي يه روزي به اين معصوميتت خندت مي گيره از بس كه شيطون ميشي
بابای ارشیا
22 دی 91 0:51
یک دانه تسبیح از جنس کهربا بگذارید کنار نی نی نازتون این کار در عرض دو روز زردی نوزاد رو برطرف میکنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به .. می باشد