مامانی اوف شده پسرم
پسر نازم.صدرای مامان. فندق کوچولوی من
چند روزه دندونم درد میکنه عزیزم. چون تو رو تو شکمم دارم نمیتوم دارو بخورم. فقط تحمل میکنم و سعی میکنم صدام در نیاد.
بابایی خیلی ناراحت میشه وقتی میبینه درد میکشم و حتی دعوام میکنه که با وجود درد دندونم چرا شیرینی میخورم تا بدتر بشه دندونم.
بالاخره امروز رفتم پیش دندانپزشک تا ببینه چیکار میتونه بکنه برای درد دندونم. آقای دکتر دندونمو معاینه کرد و گفت چون نی نی تو شکمت داری نمیتونی عکس بندازی و فقط دارو گذاشت تو دندونم.
وااااای... خیلی تلخ بود داروی دندونم.الانم که الانه درد میکنه دندونم.
پسرم ببخشید که وبلاگتو دیر به دیر آپ میکنم. چون درد دندونم حوصله و انرژیمو ازم گرفته و اصلا حال ندارم.
الانم اومدم خونه مامان جون تا کمی نازمو بکشه.
خوشگلم فردا میرم دکتر برای بار آخر.
انشالله با خبرای خوب میام پیشت. یادت نره که خیلی دوست دارم عسلم