..

این روزا مامانی کاری نداره به جز شرمندگی

1392/11/13 17:26
نویسنده : مهسا عیب پوش
964 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم....

من بازم با شرمندگی و معذرت خواهی اومدم.

از جمعه 18 بهمن من نیستم تا حداقل 4-5 روز بعدش و شما مهمون

مامان جون و بابا جون هستی.

روز جمعه صبح برای شهرداری اجرا داریم و ظهر جمعه که از برنامه

تموم شدیم بلافاصله میریم ایلام واسه اجرای برنامه و معلوم نیست

کی برگردیم.شاید 1 روز اجرا باشه یا 2 روز.معلوم نیست.

باور کن اگر میتونستم نمیرفتم.ولی نمیشه.چون برنامه بزرگیه که از

شبکه ایلام پخش میشه و نبودن من برای بهبود بخشیدن کارها ممکن

نیست.مطمئن باش دل من و بابایی برات خیلی تنگ میشه.

باور کن همه این کارا واسه آینده توست.تمام این پول ها واسه تو پس

انداز میشه.

من و بابایی میخوایم آینده تو رو تضمین کنیم تا بعدا شرمنده تو نشیم.

تو این چند روز که خونه مامان جونینا هستی خیالم ازت راحته.می دونم

که بهت خیلی خوش میگذره و نبود ما رو حس نمیکنی.

فقط طفلی مامان جون و بابا جون خیلی خسته میشن.که البته خاله

آزاده هم قول مساعدت برای نگه داریت داده.

انشالله یه روز از شرمندگی همه در میایم.

درضمن با اینکه نمیدونم ایلام چی داره و چی نداره.ولی قول میدم

واست سوغاتی خوشگل موشگل بیارم.

عسلم عاشقتم

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به .. می باشد