..

پای پسرم اوف شد :(

1392/11/7 2:08
نویسنده : مهسا عیب پوش
416 بازدید
اشتراک گذاری

صدرا جونم...پسر شیطونم...

شما اخیرا علاقه زیادی به کابینت های آشپزخونه داری.طوریکه تمام ظرف و ظروف

توی کابینت ها رو من از توی اتاق خواب ها یا هال پیدا میکنم.

دستگیره های کابینت ها رو بستم به هم تا نتونی باز کنی ولی کابینت های تک در که

به جایی بسته نمیشن چی؟؟؟؟!!!!  سوال متفکر

امروز بعد از ظهر محو تماشای فریزر بودم که  با نگاه کردن به وسایل داخل فریزر اسم

غذا یادم بیاد واسه شام .

یه لحظه صدای تق ..... شنیدم.برگشتم دیدم یه پیاله دست جنابعالی و یه پیاله دیگه

هم شکسته و تیکه هاش زمین ریخته.

زود لباساتو تکوندم تا خورده شیشه نچسبیده باشه به دست و پات و بردمت تو هال و

آشپزخونه رو جارو کردم.بعد که اومدم پیشت دیدم داری بازی میکنی.

نشستم پیشت تا باهات بازی کنم که یه لحظه دیدم روی پات زخمی شده و جالبه که

شما بدون هیچ گریه و بی سروصدا داشتی بازی میکردی.

فدات بشم من..... قوی شدی؟ مرد شدی؟

مامان قربونت بشه الهـــــــی....


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

بابای ارشیا
7 بهمن 92 7:51
بلا بدور انشالله ولی خب دیگه مرد باید نشون بده که از خون و زخم و اینجور چیزا هراسی نداره
مهسا عیب پوش
پاسخ
آره دیگه.پسر ما هم مرد شده
مامان امیررضا
8 بهمن 92 17:44
وای وای وای شیطونی؟؟؟؟؟؟؟نه مامانی صدرا جون بس که کنجکاوه. خدارو شکر چیزیش نشده
مهسا عیب پوش
پاسخ
آره والله خدارو شکر
ندا
10 بهمن 92 8:04
سلام ای بابا مادر جان بچه رو خوب مراقبت کن حمید اگر ببینه چند تا آبدار نصیبت می کنه بچه ما رو اوف کردی قربونش برم صدرا جونی خودم میام نجاتت میدم قول میدم دلم برات تنگ شده
مهسا عیب پوش
پاسخ
چشم خاله ندای گل
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به .. می باشد